بولتن

سوله بی انتها

بولتن

سوله بی انتها

شیطان بازنشست شد!

امروز ظهر شیطان را دیدم!
نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمی داشت

گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند

شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش ازموعد!
گفتم: به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟
گفت: من دیگر آن
شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام می دادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام می دهند. اینان را به شیطان چه نیازاست؟
شیطان در حالی که بساط خود را برمی چید تا درکناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمی دانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا می تواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و می گفتم که: همانا تو خود پدرمن هستی.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد